بدون عنوان
رادوین جونم سلام دو روز پیش رفتیم واکسن دوماهگیتو زدیم الهی قربونت برم خیلی درد کشیدی دو تا به دو تا پات زدند. من که طاقت دیدن نداشتم تو بغل مادربزرگ بودی. اولش خواب بودی از تلخی قطره فلج اطفال که خانمه ریخت تو دهنت بیدار شدی تا اومدی به خودت بیای سوزن زد به پای کوچولوت هنوز تو شوک اولی بودی که دومی هم زد الهی فدای گریه کردنت بشم میدونم خیلی درد داشت. وقتی اومدیم خونه اصلا پاهاتو تکون نمیدادی. این عکس روز بعد از واکسن که تب کرده بودی . قربون چشمهای بیحالت بشه مامان ...
نویسنده :
فریبا
12:43