God's beautiful gift

رادوین مامان سلام

1391/7/16 23:46
نویسنده : فریبا
1,366 بازدید
اشتراک گذاری

عزیزدلم میدونم که خیلی دیربه‌دیر از روزای قشنگی که برامون درست کردی مینویسم ولی قربونت برم شما دیگه برای من وقتی نذاشتی. الان که دارم می نویسم ساعت 11 شب و شما خوابی ولی من دارم اثر انگشتای کوچولوتو روی مانیتور می بینم. وقتی از دور لب‌تاپ و می‌بینی با سرعت میای طرفش و با دستات مانیتور و می خوابونی و بعد با تمام قدرت به کیبورد می‌زنی بعدم به مانیتور نگاه میکنی که ببینی چه تغییری کرده.

تازگیها هرجا که گیرت میاد میگیری و بلند میشیی و دوتا قدم برمیداری. به فرهنگ لغاتت هم چندکلمه اضافه شده مثل اده= بده سیر=شیر بق= برق بابو= بابابزرگ ندس= خاله نرگس افت= رفت

جیز= جیز آب= همه نوشیدنیها

رااااااستی بالاخره با تلاش خاله نیلوفر نانای هم یاد گرفتی. فقط اگه روزا یکم بیشتر بخوابی خیلی خوب میشه.

دوستت دارم

 رادوین

رادوین

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (3)

خاله نرگس
17 مهر 91 13:48
عزیز دلم! هر روز بعدازظهر می بینمتا ولی الان باز عکستو دیدم دلم تنگ شد الهی فدات شم، منتظرم برسم خونه و یه ماچ آبداااااااااااااااااااار عاشششقتم
الهام
19 مهر 91 8:49
چه عجب خانوم..........بالاخره این رادوین جیگر رو بعد از مدتها به ما نشون دادی.حالش خوب شده ایشالا؟


سلام
بلههههه خوب خوب
مرسی از لطفت
مسيحا
19 مهر 91 16:29
سلام مامان رادوين عزيز. من تازه با وباگ گل پسرتون آشنا شدم . هزار ماشالا خيلي ناز و خوردنيه. عزيزم! ميشه بپرسم اون آتليه اي كه تو چند پست قبل عكساشو گذاشتي كجاست خانومي؟ خيلي عكساش فوقالعاده بود.


سلام عزیزم آتلیه سه سیب - شهرک اتیساز
خودمم خیلی راضی بودم