اولین حضورت در یک کلاس رسمی
امروز با هم تو کلاس خلاقیت موسسه اردیبهشت شرکت کردیم، فکر میکردم به همون اندازه که تو خونه مادرجون سرزبون داری اونجا هم همینطوری ولی اولش مثل موش جسبیده بودی به من، پر از استرس و هیجان، بعد کم کم یخت باز شد اصلا حواست به خانم مربی نبود فقط به درودیوار و بچه ها نگاه میکردی کم کم شروع کردی به دست زدن و بازی کردن، از اونجا که بیرون اومدیم با اینه فکر میکردم اصلا به حرفهای خانم مربی گوش نمیدادی ولی همه شعرهای اونو تکرار میکردی، راستی تا یادم نرفته اسم اولین خانم مربیت ساره جون بود. با همه نگرانیت از اینکه من حضور داشته باشم ولی از اونجا خیلی خوشت اومد و امیدوارم شروع خوبی برای رفتن به مهدکودک باشه.
دوست دارم
اولین کاردستی رادوین
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی