یه عاااالمه حرف
عزیز دل مامان سلام
از اخرین باری که اینجا اومدم یکسال و هفت ماه گذشته. میدونی از همون اول که تو اومدی تو زندگیمون با خودم قرار گذاشته بودم همه اتفاق های زندگیتو اینجا ثبت کنم ولی انگار زود جازدم!!!
راستش و بخوای همش درگیر خودتم بعدشم که تو میخوابی انقدر خسته ام که خودمم خوابم میبره
توو اخرین پست، اولین روز کلاس رفتن شمارو گذاشتم ولی الان دیگه هرروز داری میری مهدکودک اینقدر هم دوست داری که اگه دو روز نری دلت برای اونجا تنگ میشه . الان دقیقا سه سال و یازده ماهته و تو یکسال گذشته اتفاق های زیادی افتاده ، حافظه ام یاری نمیکنه که تمرکز کنم و بنویسم ولی تصمیم گرفتم بیشتر عکس بزارم .
دوست دارم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی