God's beautiful gift

نی نی سلام

سلام ني ني نازم ديروز با بابائي و خاله نرگس رفتيم برات يه سرويس خواب خوشگل خريديم. بهشون گفتم آخر شهريور بيارن تا اون موقع اتاقتو رنگ كنيم . ولي عكسشو از سايتش برداشتم. خدا كنه خوشت بياد. البته اين اولين خريدت نيست.قبلاً هم برات لباس و اسباب بازي خريدم بعداً عكس اونا هم ميذارم . چهارشنبه وقت سونوگرافي دارم . ايندفعه بابائي هم ميخواد بياد ببينت. فكر كنم ديگه بهمون ميگه تو پسري يا دختر. تا حالا اصلاً برام مهم نبود چي هستي. اما حالا كه مطمئنم حالت خوبه دلم ميخواد زودتر بفهمم. مواظب خودت باش دوست دارم. ...
30 خرداد 1390

ثُمَّ سَوَّاهُ وَنَفَخَ فِيهِ مِن رُّوحِهِ

سپس خدا اندام انسان را موزون ساخت و از روح خویش در وی دمید.   ميدوني يعني چي كوچولو؟ حتماًميدوني!!!شايدخيلي‌كوچيك‌ باشي ‌ولی تو از من به‌‌خدا نزديك‌تري پس مي‌‌فهمي يعني‌چي. تو قرآن نوشته وقتي جنين 4ماه و 10روزش ميشه خدا از روح خودش در اون ميدمه اين يعني امروز نوبت توئه روح      روح خدا    يه روح پاك    يه روح بكر    يه روح پر از زيبايي در انسان دميده ميشه تا انسان بشه اشرف مخلوقات. عزيزم، تو بايد اينو هميشه يادت بمونه، چيزي كه تقريباً همه از يادشون رفته. يادت باشه وقتي بزرگ ميشي مي‌شنوي يا ت...
30 خرداد 1390

بدون عنوان

سلام جیگر مامان امروز ١٦ هفته تموم شد. خیلی خوشحالم، تا حالا که حال هردومون خیلی خوب بود. تصمیم گرفتم از امروز برات حافظ بخونم حتماً خوشت میاد. بابا دیگه صبر نداره هر روز میگه بریم سونوگرافی؟   چهارشنبه وقت دکتر دارم میخوام بهش بگم اگه بشه جمعه بریم سونو تا بابایی جونت نی نی نازشو ببینه راستی دو تا مامان‌بزرگ‌ها برات کلی لباس و کلاه خوشگل بافتن  مطمئنم که بهت میاد فقط خدا کنه اندازت بشه. مواظب خودت باش، دوست دارم   ...
7 خرداد 1390

بدون عنوان

سلام نی نی جون دیروز رفتم سونوگرافی با خاله نرگس و مامان‌بزرگ اول قرار بود بابائی بیاد ولی بعد فکر کردم که دفعه  بعدی بیاد بهتره تا اون موقع حتماً تو حرکت می کنی اونوقت بیشتر خوشش میاد. ولی وقتی عکس سونوتو  نشونش دادم کلی ذوق کرد. نمی دونم اگه خودش اونجا بود چیکار میكرد من و نرگس كه تا دكتر تو رو توي مانيتور نشون داد يه جيغ بلند كشيديم نمي دوني چقدر ناز بودي به قول خاله انگار كه لب ساحل خوابيدي راحت و آسوده. امروز 14 هفته و 2روزه كه مهمون دل مني  الان شدي 10سانتيمتر از اين هفته ديگه صداي منو ميشنوي هر روز كه ميرم خونه هم برات قرآن ميخونم هم كتاب داستان. حتماً خوشت مياد، مگه نه؟ ...
26 ارديبهشت 1390

قشنگترین صدای زندگیم

سلام عزیز دلم نمیدونی چه حالی دارم . دیروز دکتر دستگاهشو چرخوند روی شکمم تا من زیباترین و پرهیجانترین و عزیزترین و آروم ترین صدای زندگیمو بشنوم.   صدای تاپ تاپ قلبت. قلب کوچولوی قشنگت. تند تند میزد . محکم بود ولی کوچولو و آروم . اینقدر بهم آرامش می داد که دلم میخواست به دکتر بگم بزاره بازم بشنوم ولی روم نشد. ولی صدات هنوز تو گوشمه. سه هفته دیگه برام سونو نوشته بیصبرانه منتظرم که اون روز بیاد تا دوباره هم ببينمت و صداي قشنگتو بشنوم.     ...
10 ارديبهشت 1390

بدون عنوان

سلام کوچولوی قشنگ من. راستی تو چه شکلی هستی قشنگی یا نه؟ میدونی دوست دارم اگه پسر بودی شکل رسول بشی ولی اگه دختر بودی شکل خودم .....اصلاْ هرجور خودت دوست داری . من و بابائی هر شکلی که باشی دوست داریم. امروز ۱۰ هفته تموم شد یعنی رفتیم تو ۱۱ هفتگی. الان ۲.۵ سانت شدی ۸ گرم هم وزن داری. مهم تر از همه اینکه انگشتات هم از هم جدا شدن ولی نمیتونی باز و بستش کنی . عجله نکن تا دو هفته دیگه خیلی کارای دیگه همه می تونی بکنی. منم ۲ کیلو چاق شدم  خیلی بدفرم شدم. الان که ۸ گرم بیشتر نیستی این شکلی شدم چه برسه به دو سه ماهه دیگه. ولی تو خودتو ناراحت نکن عزیز دلم من خیلی بیشتر از هفته های قبل دوست دارم . مواظب خودت باش ...
28 فروردين 1390

بدون عنوان

  امروز دقیقاْ ۷هفته است که مهمون دلم شدی. دكتر مي‌گفت كلاً 1سانت بيشتر نيستي ولي با همه وروجك بودنت خوب خودتو به من نشون‌ ميدي. بااينكه امسال بخاطرت نتونستم خونه تكوني كنم و مسافرتم كنسل شد با همه دل دردها و كمر دردها و نفس تنگي ها و... خيلي خوشحالم كه هستي خيلي خوشحال‌تر از موقعي كه نبودي. فقط يك روز به سال نو مونده امسال فقط دعام اينه كه بتونم از تو خوب مراقبت كنم كه سالم و سرحال به اين دنيا بياي. ...
28 اسفند 1389

باورم نميشه........ تو وجود داري.

ديروز ساعت ۸ رفتم آزمايشگاه كنار اداره آزمايش دادم گفت ساعت ۲ بيا جوابو بگير.  از ساعت ۸ هر ۵دقيقه به ساعت نگاه مي كردم. چقدر دير گذشت. با اينكه تقريباً مطمئن بودم تو هستي ولي بازم دلشوره داشتم انگار قرار بود دكتر يه چيز ديگه بهم بگه. بالاخره ساعت ۲ شد. تا رفتم تو آزمايشگاه اول پرسيدم چي شد بعد گفتم سلام . گفت مثبت     مثبت يعني تو         تو يعني ني‌ني من‌ و رسول     يعني من مادر ميشم. استرس داشتم   خوشحال بودم    مي ترسيدم    همه چي با هم بود ولي حس خوبي بود. رسول زنگ زد گفتم كه تو به ما افتخار دا...
18 اسفند 1389

یعنی تو هستی؟

امروز دوشنبه ۱۶ اسفند ۸۹ چند روز بود که یه حسی داشتم. یه حس عجیبی که تا حالا نداشتم دیشب رسول ب ب چ  خرید و مجبورم کرد که ببینم تو هستی یا نه دوتا خط داشت خط اول تیره و کلفت بود نشونه وجود من و خط دوم که ریز و کمرنگ بود .......... یعنی واقعاْ تویی؟!!! باورم نشد. دوباره راهنماشو خوندم . دوتا خط یعنی مثبت بیخیالش شدم تا آخر شب دوباره رفتم سراغش هنوز دو تا بود همیشه فکر می کردم وقتی خط خوشگلت رو ببینم چی کار میکنم؟   هیچی  هیچ کار نکردم شوکه شده بودم با این که چند ماهه منتظرت بودیم  ولی نمیدونم چرا وقتی وجودتو اعلام کردی ترسیدم. رسول خیلی خوشحال بود گفت که ا...
16 اسفند 1389